از من كوچيك تره ولي انگار يه كار خوب پيدا كرده
داشت با ذوق ازش حرف ميزد و از سختياي كارش ميگفت
و اينكه با همه ي سختيش همونه كه ميخواسته
خوشحالم براش:)خيلي سختي كشيد و توو اين ٤ سال از تك تك لحظه هاش خبر دارم...
خوبه كه الان حالش خوبه:)
+اگر ب من بود منم همين الان چقدر دوس داشتم شاغل باشم...
#17...برچسب : نویسنده : moonlight98 بازدید : 69 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 2:59
» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.
#17...برچسب : نویسنده : moonlight98 بازدید : 71 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 2:59
» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.
#17...برچسب : نویسنده : moonlight98 بازدید : 62 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 2:59
» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.
#17...برچسب : نویسنده : moonlight98 بازدید : 59 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 2:59
دقيقا همون اهنگي كه بعد از يه دلخوريِ بد:)
برام فرستادش:)
+از دست من ميري...
از دست تو ميرم...
تو زنده ميموني...
منم كه ميميرم:)
برچسب : نویسنده : moonlight98 بازدید : 68 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 2:59